
اخراجی ها
نپرس چرااخراج شدی..بپرس کی اخراجت کرد..؟!
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نازنین / جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم / طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین . . . . . . به خاطر یافتن مقصر ، زندگی ات را تلخ و سیاه نکن. بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند . . . . . . قهر مکن ای فرشته روی دلارا / ناز مکن ای بنفشه موی فریبا طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین / چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا ناز تورا میکشم به دیده منت / سر به رهت مینهم به عجز و تمنا . . . . . . همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . . . . . بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی / به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون / ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن . . . . . . بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم / بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم / بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم . . . . . . از تو به یک حرف ناروا نکشم دست / وز سر راه تو دلربا نکشم پا عاشق زیباییم اسیر محبت / هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا . . . . . . یه روزی گله کردم من از عالم مستی / تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید / تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم / آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم . . . . . . مهم نیست کی مقصر است باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر . . . دوستی را دوست، معنی می دهد / قهر هم با دوست، معنی می دهد هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست / قهری او هم نشان دوستی است . . . . . . جنس من از آهن و از سنگ نیست / من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست حال دل از من نمیپرسی چرا / حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست . . . . . . منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار / تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار . . . . . . برام بمون ، بهونه باش برای دل سپردن/ نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن . . . . . . منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم / منو بخشیدی و من چشمامو بستم تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم / که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم منو ببخش ، منو ببخش . . . . . . منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم / می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم . . . . . . گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش . . . . . . من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق آرامش هستی من آرامش تو رو حتی به آرامش خودم نیز ترجیح میدم . . . . . . منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو . . . . . . اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش / توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش . . . . . . اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره / هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره . . .
Design By : Mihantheme |
